[go: up one dir, main page]

Academia.eduAcademia.edu
‫اســالوی ژیــژک‪،‬‬ ‫مــــوســــــیقی‪،‬‬ ‫و پایانِ کاپیتالیسم‬ ‫‪ ‬نویسنده نِسترو دِ بوئِن‬ ‫‪1‬‬ ‫کارشناس ارشد علوم اجتماعی از دانشگاه شیکاگو‪.‬‬ ‫‪ ‬مترجم‪ :‬سارا پورحسنی‬ ‫‪‬‬ ‫کارشناس ارشد فلسفهی تطبیقی از دانشگاه تبریز‪.‬‬ ‫)‪(s.pourhasani@gmail.com‬‬ ‫‪Nestro de Buen‬‬ ‫‪1‬‬ ‫«ایدهی اساسی این است که‬ ‫تصوّر پایانِ جهان راحتتر از‬ ‫پایانِ کاپیتالیسم است‪».‬‬ ‫نظریهی جالبی وجود دارد که در اصل توسط فردریک جیمسون‪ 2‬متفکر مارکسیست‬ ‫‪3‬‬ ‫آمریکایی مطرح شده‪ ،‬اما احتماالً شهرتش بخاطر اسالوی ژیژک‪ 4‬فیلسوف اسلوونیایی به‬ ‫شهرت رسیده است‪ .‬ایدهی اساسی این است که تصوّر پایانِ جهان راحتتر از پایانِ‬ ‫کاپیتالیسم است‪ .‬ژیژک این نظریه را در مقدمهی کتاب مسیر ایدهئولوژی‪( 5‬مجموعهای‬ ‫از مقاالت چندین نویسندهی مختلف) بسط میدهد‪ .‬او در مقدمهی این کتاب دورنمای‬ ‫‪2‬‬ ‫‪Fredric Jameson‬‬ ‫‪Marxist‬‬ ‫‪4 Slavoj Žižek‬‬ ‫‪5 Mapping Ideology‬‬ ‫‪3‬‬ ‫دورهی پس از جنگ سرد را به همراه چند سال پیش از آن ‪ -‬یعنی زمانی که هنوز‬ ‫مشخص نشده بود که آیا کمونیسم و فاشیسم جایگزینهای محتمل مناسبی برای‬ ‫کاپیتالیسم لیبرال‪ 6‬هستند یا نه ‪ -‬مقایسه میکند‪.‬‬ ‫پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی‪ ،‬کاپیتالیسم به تنها روش قابلتصوّر تولید مبدّل‬ ‫شد‪ .‬اما در این دورهی جدید‪ ،‬مسائل و موضوعاتی همچون فجایع اکولوژیک‪ 7‬در تصور‬ ‫آدمیان جایگاه زنده و حاضرتری پیدا کرد‪ .‬ژیژک معتقد است همین مطلب نشان میدهد‬ ‫که تصوّر پایان جهان راحتتر از حتی کوچکترین تغییر در روش و اسلوب تولید است‪،‬‬ ‫حال هرچقدر هم که افراطی و رادیکال باشد‪ .‬اما این واقعیت‪ ،‬صرفاً یک موضوع جالب‬ ‫برای کنجکاوی نیست‪ .‬این موضوع در نزد ژیژک تا حدّی نشانگر این مطلب است که‬ ‫ایدهئولوژی چگونه به فهم ما از جهان شکل میدهد‪ .‬او مینویسد‪« ،‬اوضاع به گونهای است‬ ‫که گویا کاپیتالیسم لیبرال‪" ،‬واقعیتی" است که حتی تحت شرایط یک فاجعهی اکولوژیک‬ ‫جهانی نیز جان سالم به در خواهد بُرد‪».‬‬ ‫و در ادامه بیان میکند‪« :‬بنابراین میتوان قاطعانه اظهار کرد که وجودِ ایدهئولوژی برای‬ ‫روابط میان مرئی و نا‪-‬مرئی‪ ،‬میان قابل تصور و غیر‪-‬قابل تصور ماتریسی میسازد‪ ،‬و نیز‬ ‫هرگونه تغییر در این رابطه را تنظیم و تعدیل مینماید‪».‬‬ ‫این مطلب را میتوان به راحتی از طریق بحث مختصر او دربارهی فیلم آنها زندگی‬ ‫میکنند‪ )1988( 8‬درک کرد‪ .‬شخصیت اصلی در این فیلم عینکی را پیدا میکند که‪ ،‬به‬ ‫گفتهی ژیژک‪ ،‬عملکردی همچون نقدی بر ایدهئولوژی دارد‪ .‬این عینک به او اجازه میدهد‬ ‫‪6‬‬ ‫‪liberal capitalism‬‬ ‫‪ecological‬‬ ‫‪8 They Live‬‬ ‫‪7‬‬ ‫«واقعیتی» را ببیند که در پُشتِ امورِ روزمرهای که ما عرضه میشود پنهان شده است‪.‬‬ ‫ایدهئولوژی چیزی است که ما را وادار میکند واقعیت را به آن طریقی که میبینم درک‬ ‫کنیم‪ ،‬و از «واقعیتی» که در پشت آن پنهان شده است غافل بمانیم‪ ..‬به این ترتیب‪،‬‬ ‫ایدهئولوژی کاپیتالیسمی که پس از جنگ سرد روایج یافت به نظرات جیمسون و ژیژک‬ ‫واقعیت میبخشد‪ :‬این ایدهئولوژی سبب گردیده کاپیتالیسم فراگیر و اجتنابناپذیر به نظر‬ ‫برسد‪ .‬در نتیجه‪ ،‬آنچه به این مشاهدات صحّت میبخشد‪ ،‬این واقعیت است که اثرات آن‬ ‫را آشکار میکند‪.‬‬ ‫حال‪ ،‬به حتم مسأله این است که ما در زمانهی حاضر‪ ،‬هیچ نمونهی جایگزین مناسبی‬ ‫برای کاپیتالیسم در اختیار نداریم‪ .‬حتی مدل کمونیسم چینی هم‪ ،‬با به وجود آمدن‬ ‫چندین و چند امپراطوری تجاری بزرگ در چین‪ ،‬و نیز تبدیل شدن به دومین جمعیت‬ ‫بزرگ میلیونرها و میلیاردها‪ ،‬از کمونیسم سبک جماهیر شوری دور افتاده است‪ .‬اما با‬ ‫ن‬ ‫صرفنظر از جایگزین امپریال‪ ،‬اگر بتوان چنین چیزی را بیان نمود‪ ،‬مسألهی فقدا ِ‬ ‫جایگزین مناسب برحسب احتماالت تصورشده برای تغییر‪ ،‬تا چه اندازه واقعیت دارد و‬ ‫درست است؟‬ ‫پاسخ این سوال موضوع واقعگرایی کاپیتالیستیست‪ 9‬که توسط مارک فیشر‪ 10‬مطرح شده‬ ‫است‪ .‬فیشر کتاب خود را با سخنان ژیژک و جیمسون شروع میکند‪ ،‬و خود اصطالح‬ ‫«واقعگرایی کاپیتالیستی» مکانیسمی است که سیستم اقتصادی کاپیتالیستی با استفاده‬ ‫از آن تمام جنبههای زندگی را در خود غرق کرده‪ ،‬و حتی احتمالِ حرکت به سوی یک‬ ‫سیستم متفاوت را غیرقابل تصور ساخته است‪ .‬فیشر در این کتاب شیوههای متفاوت‬ ‫‪Capitalist Realism‬‬ ‫‪Mark Fisher‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪10‬‬ ‫عملکرد واقعگرایی کاپیتالیستی را مورد بحث و بررسی قرار میدهد‪ ،‬اما من در اینجا قصد‬ ‫دارم توجه خود را به طور ویژه روی یکی از آنها یعنی موسیقی عامهپسندانه‪ 11‬متمرکز‬ ‫کنم‪ .‬عالوه بر اینکه این کار را به دالیل شخصی انجام میدهم‪ ،‬همچنین فکر میکنم‬ ‫میتواند بهترین و واضحترین مثال برای افراد زیادی باشد‪.‬‬ ‫فیشر بحث خود از موسیقی عامهپسند را از گروه نیروانا‪ 12‬و خواننده و گیتاریست آن‬ ‫یعنی کرت کوبین‪ 13‬آغاز میکند که او را تجلّی غایی منطق واقعگرایی کاپیتالیستی‪،‬‬ ‫چنانکه بر فرهنگ عامه قابل صدق است‪ ،‬میداند‪ .‬نیروانا یکی از محبوبترین و موفقترین‬ ‫رویدادهای دههی ‪ 1990‬میالدی بود‪ .‬وحشت و خشم را میتوان بنمایهی اصلی موسیقی‬ ‫این گروه دانست‪ .‬اما این وحشت و خشم به نسلی تعلق داشت که‪ ،‬بنابر گفتهی فیشر‪،‬‬ ‫«به دنبال ریشههای تاریخی خود بود و هر حرکتش سرشار از امید و حسابشده بود‪».‬‬ ‫کوبین میدانست که دیدگاه و ظاهر ضدّ‪-‬تشکیالتیاش‪14‬چیزی به جز حرکتی در راستای‬ ‫تقویت تشکیالتی نیست علیه آن طغیان کرده بود‪ .‬همانطور که فیشر خاطرنشان‬ ‫میسازد‪« ،‬در امتیوی‪ 15‬هیچ چیزی بیشتر از اعتراض علیه امتیوی تماشاچی ندارد‪ »،‬و‬ ‫«این اَدا و اَطوارهای ضد‪-‬کاپیتالیستی‪ ،‬نه تنها موجب تحلیل واقعگرایی کاپیتالیستی‬ ‫نمیشود بلکه در واقع سبب تقویت آن نیز میگردد‪ ».‬واقعگرایی کاپیتالیستی (به اصطالح‬ ‫خود فیشر) تمامی فُرمهای تجلیات فرهنگی را از پیش ‪ -‬حتی قبل از به وجود آمدنشان‬ ‫– به درون منطق کاپیتالیستی جذب و با آن ترکیب نماید‪ .‬از پیش ترکیب و جذب‬ ‫میکند‪ ،‬زیرا به جای آنکه پس از روی دادن با آن ترکیب بشود‪ ،‬پیش از به وجود آمدنش‬ ‫‪popular music‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪Nirvana‬‬ ‫‪Kurt Cobain‬‬ ‫‪14 anti-establishment‬‬ ‫‪15 MTV‬‬ ‫‪13‬‬ ‫رُخ میدهد‪ .‬این نویسنده اظهار میکند نیروانا آخرین حرکتی بود که به نسخههای‬ ‫اوتوپیایی اصیل موسیقی راک شباهت داشت‪ .‬پس از آن‪ ،‬نوعی موسیقی راک جایگزیش‬ ‫شد که بیشتر معیارهای زیباییشناسانهی گذشته را بازتولید میکرد‪ .‬در همین حین‪،‬‬ ‫موسیقی هیپهاپ‪ 16‬که چشمانداز و دیدگاهی کامالً متفاوت داشت‪ ،‬جایگزین موسیقی‬ ‫راک گردید‪ :‬موسیقی هیپهاپ بازتابی از ماهیت همه‪-‬علیه‪-‬همهچیز جامعهی‬ ‫کاپیتالیستی موخر و واقعیات خشن زندگی روزمره جوانان سیاهپوست در مناطق شهری‬ ‫آمریکا است‪ .‬اما این موسیقی فاقد بلندپروازیهای اصیلی موسیقی راک است که در‬ ‫فرهنگش جوانان قادرند همه چیز را تغییر بدهد‪ ،‬و نمونهی آن را میتوان در وُوداستاک‬ ‫‪17‬‬ ‫و به طور کلّی در فرهنگ هیپی‪ 18‬مشاهده نمود‪ .‬به این معنا‪ ،‬نمونهای عالی برای از پیش‬ ‫ترکیب شدن است‪.‬‬ ‫فیشر مثالهای دیگری را هم عنوان میکند تا نشان بدهد که واقعگرایی کاپیتالیستی‬ ‫ضرورتاً در همه جا حضور دارد‪ ،‬و چگونه این حضور خود را حفظ میکند و برقرار نگاه‬ ‫میدارد‪ .‬به نظر من‪ ،‬اشاره کردن به مثالهای بیشتر کاری حشو و غیرضروری است‪ .‬اما‬ ‫در ورای آن‪ ،‬من معتقدم که با استفاده از موضوع موسیقی میتوانیم بینش بهتر و درک‬ ‫بیشتری دربارهی آنچه که میتوان در مقابل این ایدهئولوژی محاصرهکننده انجام داد به‬ ‫دست بیاوریم (همان ایدهئولوژی که حتی تصوّر جایگزین کردن کاپیتالیسم با سایر‬ ‫احتماالت را نیز ناممکن میسازد)‪ .‬ژیژک استدالل میکند که ناتوانی در تصورّ انتقال به‬ ‫شقّی دیگ بخاطر فیلتر ایدهئولوژیکیست که در تصور ما از واقعیت میانجیگری میکند‪.‬‬ ‫‪16‬‬ ‫‪hip hop‬‬ ‫‪Woodstock‬‬ ‫‪18 hippie culture‬‬ ‫‪17‬‬ ‫نخستین قدم ضروری آن است که این مانع را از سدّ راه خود برداریم‪ .‬هرچند‪ ،‬اگر ما هم‬ ‫همعقیدهی فیشر باشیم‪ ،‬با اینکه واقعگرایی کاپیتالیستی به درون تجربهی روزمره نفوذ‬ ‫کرده است‪ ،‬و مسأله صرفاً انتخاب و برگزیدن یک ایدهئولوژی متفاوت نیست‪ .‬تصورّ شکل‬ ‫و شمایل یک جامعهی پسا‪-‬کاپیتالیستی یک چیز است‪ ،‬اما تصوّر کردن اینکه این مسأله‬ ‫چگونه به وقوع میپیوندد یک چیز دیگر‪ .‬میتوان با استدالل نشان داد اِشکال اینجاست‬ ‫که واقعگرایی کاپیتالیستی چطور خودش را بر ما تحمیل میکند‪.‬‬ ‫پس چطور میتوان این مانع را از میان برداشت؟ ژیژک و فیشر هر یک نظرات مختص به‬ ‫خود را در این زمینه دارند‪ ،‬اما من میخواهم به روشی کامالً متفاوت به این سوال پاسخ‬ ‫بدهم‪ .‬به جای آنکه به دنبال اَعمال یا مسائل خاصی بگردم که نیاز مبرم به رسیدگی به‬ ‫آنها وجود دارد (به عنوان مثال‪ ،‬فیشر بر روی سالمت روان و بوروکراسی در ارتباط با‬ ‫آموزش تمرکز دارد)‪ ،‬میخواهم بر روی این مسأله تمرکز کنم که این اَعمال باید چه‬ ‫اَعمالی باشند‪ .‬اجازه بدهید لحظهای به موسیقی عامهپسند بازگردیم‪ .‬فکر نمیکنم‬ ‫تصادفی باشد که یکی از ژانرهایی جالب و جدیدی که در زمینهی موسیقی «راک» در‬ ‫اواخر دههی ‪ 90‬و اوایل ‪ 2000‬میالدی به وجود آمد پُست‪-‬راک‪ 19‬است‪ .‬همانند هر‬ ‫برچسب دیگری‪ ،‬بحث بر سر این مسأله است که پست‪-‬راک دقیقاً در چه مواردی کاربرد‬ ‫دارد؛ اما به طور کلّی میتوان گفت بر نوعی از موسیقی راک داللت دارد که‪ ،‬به عنوان‬ ‫مثال‪ ،‬به جای ریتم‪ 20‬و ملودی‪ 21‬بر اَمبیانس‪ ،22‬اتمسفر‪ 23‬و بافت‪ 24‬متمرکز است‪ .‬از همه‬ ‫‪19‬‬ ‫‪Post-rock‬‬ ‫‪rhythms‬‬ ‫‪21 melodies‬‬ ‫‪22 ambiences‬‬ ‫‪23 atmospheres‬‬ ‫‪24 textures‬‬ ‫‪20‬‬ ‫مهمتر آنکه این نوع موسیقی همیشه فاقد کالم است‪ ،‬و همین ویژگی آن را در میان سایر‬ ‫زیرشاخههای موسیقی راک منحصربهفرد میسازد‪ .‬فراتر از اینها‪ ،‬از میان سایر‬ ‫ویژگیهایی که به صورت کلی در میان آثار این ژانر مشترک است میتوان به طوالنی‬ ‫بودن تقریبی آهنگها و استفاده از عناوین مهیجی اشاره کرد که برای تقویت اتمسفر‬ ‫مورد استفاده قرار میگیرد‪.‬‬ ‫به نظر من‪ ،‬ویژگی آخری که بدان اشاره شد [(عناوین آهنگها)] به دلیل آنچه که در‬ ‫شنونده تحریک میکنند‪ ،‬از اهمیت بسیاری برخوردار هستند‪ .‬اغلب به نظر میرسد که‬ ‫این [عناوین] مبتنی بر تصاویر خیالی هستند‪ .‬البته منظور من از «خیالی» آنطور که‬ ‫مثالً «ارباب حلقهها»‪ 25‬خیالی است‪ ،‬نیست‪ .‬بل به این دلیل خیالی است که بیشتر با‬ ‫مفاهیم انتزاعی یا حالتهای ایدهآلسازیشدهی‪ 26‬جهان سر و کار دارد‪ .‬منظور من از‬ ‫«ایدهآلسازیشده» بیشتر به معنای طبیعی‪ 27‬کلمه است تا معنی مثبت‪ 28‬آن؛ یعنی‪،‬‬ ‫ال‬ ‫این جهان میتواند جهانی عالی و کامل باشد‪ ،‬اما همچنین میتواند جهانی باشد که کام ً‬ ‫نابوده شده است‪ .‬بنابراین‪ ،‬آهنگهای پُست‪-‬راک میتواند میتواند گریزی به جهان‬ ‫«شبپرهها و آسمانهای خالی»‪( 29‬گاد ایز اَن استرونات‪ )30‬و همچنین اشارتی به جهان‬ ‫ترسناک «زمینهای بیحاصل و دایناسور مُدرن»‪( 31‬ایف تیریز کوود تاک‪ )32‬باشد‪ .‬این‬ ‫نوع زیباییشناسی پسا‪-‬آخرالزمانی به صورت ویژه در میان آثار موسیقی پُست‪-‬راک‬ ‫‪The Lord of the Ring‬‬ ‫‪25‬‬ ‫‪idealized‬‬ ‫‪neutral‬‬ ‫‪28‬‬ ‫‪positive‬‬ ‫‪26‬‬ ‫‪27‬‬ ‫‪29‬‬ ‫‪Fireflies and Empty Skies‬‬ ‫)گروه موسیقی پُست‪-‬راک( ‪God Is An Astronaut‬‬ ‫‪31 Barren Lands of the Modern Dinosaur‬‬ ‫)گروه موسیقی پ ُست‪-‬راک( ‪32 If These Trees Could Talk‬‬ ‫‪30‬‬ ‫مشترک است‪ .‬آلبوم «استخوانهایِ جهانِ محتضر»‪ 33‬از گروه ایف تیریز کوود تاک مثال‬ ‫دیگری برای همین تِم مشترک است‪ .‬از بسیار جهات میتوان گفت که حسّ موسیقی‬ ‫پُست‪-‬راک در هر آهنگ به سقوط و فروپاشی جامعه به سبب واقعگرایی کاپیتالیستی‬ ‫اشاره دارد‪ :‬گاهی گوشخراش و گاهی غمافزا‪ ،‬اما به طور کلّی سرشار از تصاویر جهانهای‬ ‫خیالی و ممکن متفاوتِ است‪ ،‬آن هم بدون کلماتی که به ما بگوید چگونه به آنجا برسیم‪.‬‬ ‫موسیقی پُست‪-‬راک‪ ،‬همانند موسیقی راک دههی ‪ 60‬و ‪ 70‬میالدی میداند که به نوعی‬ ‫جهان بهتری وجود دارد‪ ،‬اما برخالف آن هیچ نقشهای برای رسیدن به آن به دست‬ ‫نمیدهد‪ .‬این سبک از موسیقی‪ ،‬همانند سبک همعصرش هیپ هاپ‪ 34‬میداند که جهان‬ ‫واقعگرایی کاپیتالیستی جایی زشت است اما در عوض آشکار ساختنش‪ ،‬در سکوت سری‬ ‫تکان میدهد و کنارهگیری میکند تا به مسائل دروننگرانهتری بپردازد‪ .‬پُست‪-‬راک‬ ‫میداند چشمانداز واقعگرایی کاپیتالیستی چندان ایدهآل نیست‪ ،‬اما از آنجایی که هیچ‬ ‫جایگزین دیگری ندارد‪ ،‬صرفاً از مشارکت در آن سر بازمیزند‪ .‬این مسأله آنقدرها که به‬ ‫نظر میرسد صرفاً استعارهای نیست؛ اغلب هنرمندان این ژانر به موفقیتهای تجاری‬ ‫چشمگیر دست پیدا نمیکنند‪ ،‬و قسمت اعظمی از آلبومهای موسیقی پُست‪-‬راک بدون‬ ‫کمک لیبلهای بزرگ و مشهور در بازار توزیع میشود‪.‬‬ ‫به ساحت سیاست بازگردیم؛ این قیاسهای موسیقیایی از نظر ایدهئولوژی و واقعگرایی‬ ‫کاپیتالیستی چه معنایی دارد؟ واقعگرایی کاپیتالیستی ماشین روغنکاریشدهای است‬ ‫که پیشروی کاپیتالیسم را تضمین میکند‪ .‬از نظر من‪ ،‬اگر کسی بخواهد ماشینی را‬ ‫متوقف کند‪ ،‬الزم نیست که از نحوهی دقیق عملکرد آن مطلع باشد‪ .‬فرد میتواند جلوی‬ ‫‪Bones of a Dying World‬‬ ‫‪Hip Hop‬‬ ‫‪33‬‬ ‫‪34‬‬ ‫حرکت چرخدندههای آن را بگیرد تا قدرتِ ماشین خودش را نابود کند و از بین برود‪ ،‬یا‬ ‫در عوض‪ ،‬چنان از آن کار بکشد که دیگر نتواند سرعت را تاب بیاورد‪ .‬به این معنا اهمیتی‬ ‫ندارد که ما ‪ -‬درست همانند پُست‪-‬راک ‪ -‬ندانیم که مسیر خروجی کجاست‪ .‬یک جایگزین‬ ‫محتمل همیشگی این است که از مشارکت خودداری کنیم تا کلّاش از کار بیافتد‪.‬‬ ‫البته این ایدهی جدیدی نیست‪ .‬اصل اساسیِ نهفته در اعتراضات جنبش اشغال‪ 35‬همین‬ ‫بود‪ .‬همانطور که برنارد هارکورت‪ 36‬در «نافرمانی سیاسی»‪ 37‬تشریح میکند‪ ،‬اشغال –‬ ‫بیشتر بخاطر حتی ترساندن دلسوزانی همچون پاول کروگمن‪ 38‬در جریان غالب ‪ -‬از‬ ‫ارائهی هرگونه مطالبه یا پیشنهادی خودداری نمود‪ .‬این جنبش نه اعتراضی علیه یک‬ ‫فرقه یا مجموعهای از قوانین‪ ،‬بلکه اعتراضی علیه چارچوب سیاسی اصلی بود که همه‬ ‫چیز درون آن فعالیت میکند‪ .‬آنچه که هارکورت در جنبش اشعال میبیند تالشیست‬ ‫برای حفظ قدرتی که شرکتکنندگان درون آن دراختیار دارند‪ .‬درگیرشدن ممکن بود به‬ ‫معنای کنار گذاشتن و صرفنظر از آن قدرت باشد‪ .‬این جنبش‪ ،‬نظرگاهی فوکویی است‬ ‫که در آن تصدیق میشود قدرت تغییرشکل یافته‪ ،‬دستکاری شده و در هر فعل و انفعالی‬ ‫‪Occupy movement‬‬ ‫‪35‬‬ ‫یک جنبش اجتماعی اعتراضی بینالمللی علیه نابرابری اجتماعی و نابرابری اقتصادی است که‬ ‫هدف اصلی آن این است که سلسله مراتب روابط سیاسی و اقتصادی کمتر عمودی شود و صافتر‬ ‫توزیع شود‪ .‬تمرکز گروههای محلی متفاوت است ولی از جمله دغدغههای اصلی این جنبش‬ ‫چگونگی کنترل دنیا توسط شرکتهای بزرگ و نظام مالی جهانی به نحوی است که بهطور‬ ‫نامتناسب به یک اقلیت نفع میرساند‪ ،‬دموکراسی را تضعیف میکند و ناپایدار است‪.‬اولین اعتراض‬ ‫اشغال که توجه عمومی را به خود جلب کرد جنبش اشغال وال استریت در پارک زوچتی نیویورک‬ ‫سیتی در ‪ ۱۷‬سپتامبر ‪ ۲۰۱۱‬شروع شد‪ .‬تا ‪ ۹‬اکتبر به بیش از ‪ ۹۵۱‬شهر در ‪ ۸۱‬کشور و بیش از‬ ‫‪ ۶۰۰‬جماعت در آمریکا گسترش یافت‪.‬‬ ‫‪36‬‬ ‫‪Bernard Harcourt‬‬ ‫‪Political Disobedience‬‬ ‫‪38 Paul Krugman‬‬ ‫‪37‬‬ ‫واگذار شده است ‪ -‬اما این واگذاری اغلب به روشی بوده است که ما حتی از فهم آن هم‬ ‫عاجز هستیم‪ .‬به این معنا‪ ،‬فقط سکوتِ پُست‪-‬راکی معترضان اشغال میتوانست مانع از‬ ‫گرفتنِ قدرتشان از آنها بشود‪.‬‬ ‫شقّ محتمل دیگر میتواند جریان هپپ هاپ باشد‪ .‬فیشر در کتابش توضیح میدهد آن‬ ‫«واقعی»‪ 39‬که هم ژیژک و هم خودش از آن صحبت میکنند‪ ،‬به تمایزی اشاره دارد که‬ ‫در اصل توسط الکان میان «واقعیت»‪ 40‬و «امر واقع»‪ 41‬ایجاد شده است‪« .‬امر واقع»‬ ‫الیهای زشت و کریه است که واقعیت‪ ،‬یعنی آنچه که ادراک میکنیم‪ ،‬پنهانش میکند‪.‬‬ ‫مسلماً انتخاب این کلمات کمی گیجکننده است‪ ،‬اما فهم این تمایز کار راحتی است‪ .‬اگر‬ ‫دوباره قیاس عینک ایدهئولوژی را به کار ببریم‪ ،‬واقعیت آن چیزی است که جان نادا پیش‬ ‫از به چشم گذاشتن عینک میبیند‪ ،‬و امر واقع آن چیزی است که با عینک پدیدار میشود‪.‬‬ ‫فرهنگ هیپ هاپ هم مفهوم تقریباً مشترکی دارد‪ .‬این مسأله در مقالهای به قلم سیمون‬ ‫رینولدز‪( 42‬که فیشر از آن نقل و قول میکند) شرح داده شده است‪ .‬در هیپ هاپ «واقعی»‬ ‫بودن به این معناست که خودت را به صنعت موسیقی نفروشی‪ ،‬اما به معنای تولید نوعی‬ ‫از موسیقی نیز است که بازتابدهندهی واقعیت زشتی باشد که سیاهان آمریکایی با آن‬ ‫مواجه هستند (مثل نژادپرستی رسمی‪ ،‬خشونت پلیس‪ ،‬وضعیت دشوار اقتصادی)‪ .‬به این‬ ‫معنا‪ ،‬هیپ هاپ واقعی است‪ ،‬همانی است که «واقعیِ» لکانی را افشاء میکند‪ .‬من با‬ ‫دنبالهروی از جریان هیپ هاپ چنان فعاالنه این «واقعیت» را افشا میکنم تا سست شده‬ ‫و دیگر نتواند به مسیر خود ادامه بدهد‪ .‬باید دوباره تأکید کنم که در اختیار داشتن یک‬ ‫‪39‬‬ ‫‪real‬‬ ‫‪reality‬‬ ‫‪41 the Real‬‬ ‫‪40‬‬ ‫‪Simon Reynolds‬‬ ‫‪42‬‬ ‫نظریه برای تغییر ضروری است اما صرفاً برای اینکه منجر به نقص و یا حتی یک فروپاشی‬ ‫[در سیستم] بشود‪ .‬باز هم باید گفت که این نکته هم موضوعی جدید نیست‪ .‬به یک معنا‪،‬‬ ‫این همان نظریهی مارکسیسی است که میگوید کاپیتالیسم به خاطر تناقضاتی که در‬ ‫خودش دارد‪ ،‬سقوط میکند‪ .‬اما این نظریه دقیقاً به این معنا نیست که چون نظریهی‬ ‫واقعگرایی کاپیتالیستی بیان میکند ایدهئولوژی در برابر این تناقضات دستِ پیش را‬ ‫گرفته است‪ ،‬بنابراین برعهدهی نهادهای پیشبینیشده است که آنها را به فعالیت وادارد‪.‬‬ ‫به آن معنا قرابت بیشتری با نظریهی شتابگرایی چپ‪ 43‬دارد‪.‬‬ ‫من تا حدی به این دلیل میخواستم به جای اَعمال یا سیاستهای خاص از منظر‬ ‫انتزاعیتری به این مسأله نگاه کنم‪ ،‬چراکه با نظریهی ژیژک و فیشر موافق هستم‪ .‬امکان‬ ‫ندارد بتوانیم تصور کنیم که تغییر چطور ممکن است حاصل بشود‪ .‬به قطع میتوان گفت‬ ‫که تصور وقوع چیزهایی نظیر فروپاشی اکولوژیک راحتتر است‪ .‬اما دلیل دیگر این است‬ ‫که من معتقدم دو گزینهای که تشریح کردم میتوانند اَشکال دیگری به خود بگیرند که‬ ‫قطعاً برخی از آنها اصالً خوشایند نیستند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬امتناع از مشارکت میتواند از‬ ‫نافرمانی سیاسی‪ ،‬به بیگانگی‪ 44‬محض تبدیل بشود‪ .‬احتماالً گزینهی دیگری که وجود‬ ‫دارد میتواند واقعاً بدتر باشد‪ .‬گرایشات کاپیتالیستی بسیاری وجود دارد (بخش اعظمی‬ ‫از آنها دالیل بحرانهای محیطی‪ ،‬نابرابر و غیره هستند) که میتوان به آنها سرعت‬ ‫بخشید‪ .‬اما اگر مطرح کردن پاسخ در ساحت انتزاعی امکانهای بسیاری را پیشرویمان‬ ‫میگذارد‪ ،‬که شاید برخی از آنها کار کنند‪ ،‬و میتوان امیدوار بود که سایر این احتماالت‬ ‫کمترین میزان عواقب منفی را دربرداشته باشد‪.‬‬ ‫‪Left-Wing Accelerationsim.‬‬ ‫‪apathy‬‬ ‫‪43‬‬ ‫‪44‬‬ https://merionwest.com/2019/07/24/slavoj-zizek-music-the-end-of-capitalism/ :‫ لینک مطلب‬