constant
ظاهر
انگلیسی
[ویرایش]صفت
[ویرایش]خطای لوآ در پودمان:languages در خط 258: attempt to call method 'fixDiscouragedSequences' (a nil value).
- رخدادن بسیار یا در تمام زمانها:
- He's in constant trouble with the police.
- یکسان ماندن، یا افزایش یا کاهش نیافتن:
- We ran at a fairly constant speed.
اسم
[ویرایش]خطای لوآ در پودمان:languages در خط 258: attempt to call method 'fixDiscouragedSequences' (a nil value).
- مقدار یا عددی که هرگز تغییر نمیکند
برگردان
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|