پزشک
فریدون جنیدی در کتاب « داستان ایران » درباره واژه پزشک می نویسد : واژه پهلوی «داروگ» که به همین گویش در زبان لاتین droga و در انگلیسی drug و در فرانسه drogue ، و اسپانیایی droga و آلمانی droge و ...گفته می شود خود گواه آن است که «دارو» را ایرانیان شناختند و امروز نیز برترین خاستگاه گیاهان دارویی یا داروهای گیاهی سرزمینهای ایرانی باستان است!
از سویی واژه «مَد/مَذ» در اوستا برابر مَستی و سرخوشی است و به مانای بهبود دادن و درمان (به سرخوشی و شادی برگرداندن!) نیز به کار می رفته در زبانهای اروپایی به medicin دگریده و فرنام «پزشک» که امروزه به با تلاش پارسی دوستان جایگزین واژه های بیگانه «دکتر» و «طبیب» شده در اوستایی «بَ اِ شَ زَ» بوده که «بَ اِشَ» برابر دردو رنج و «زَ» ریشه واژه «زدن» است! زدن یا از میان بردن درد ورنج، کار درمانگر است!
گیراست که در ایران باستان پزشکان ویژه کار بودند! داروپزشک و کاردپزشک و دامپزشک و دات پزشک (پزشک قانونی) و مانتره پزشک (روان درمانگر) داشتیم!
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]صفت
[ویرایش]اسم
[ویرایش]- کسی که حرفه اش معالجه امراض است، طبیب.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
اسم
[ویرایش]- پزشک
برگردانها
[ویرایش]- ایتالیایی
اسم
[ویرایش]- انگلیسی
- physician